طاها جون ماطاها جون ما، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
مـــامــــان نســترنمـــامــــان نســترن، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
بـابـا شـــیـــرزادبـابـا شـــیـــرزاد، تا این لحظه: 40 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره
پیمان عشق من وباباییپیمان عشق من وبابایی، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

***میوه بهشتی مامان وبابا***

وبلاگ داداشیم

سلام دوست جونهای مهربونم این آدرس وبلاگ داداش کوچولوی منه خوشحال میشم دیدن فرمایید http://shahzadekocholooo.niniweblog.com ...
28 ارديبهشت 1391

عکسهای نور چشمی خونمون

سلام عزیز دلم امروز هم اومدم تا چند تا دونه از عکسهای خوشگلت رو واست بذارم آخه شاید یه مدت نتونم بیام وبت رو به روز کنم امروز رو غنیمت دونستم واز فرصت استفاده کردم تا عکسهای جیگر طلایی رو ثبت کنم   اینجا کلاه موتور بابایی رو گذاشتی سرت وخیلی دوست داری بری باهاش موتور سواری کنی ولی میدونی خیلی واسه سرت بزرگ وسنگینه من هم واسه اینکه سر کوچولوت درد نگیره بهت گفتم تو کلاه  مار داره اگر بذاری سرت میخوردت تو هم ترسیدی وگفتی بذار بالا یخچال بخوابه هر شب هم که بابایی میاد ازش میپرسی چرا کلاهت رو نیاوردی بعد از جواب بابا بهش میگی فردا شب بیارییا من میخوام باهاش برم موتور سواری قربون پسر قهرمانم برم اینم یه عکس دیگه از جیگ...
13 ارديبهشت 1391

هدایای طاها جون

سلام جیگر مامان همه بود ونبودم امروز اومدم تا هدایایی رو که تو این چند وقته هدیه گرفتی رو واست بذارم بوووووووووووووووووووووووووووووس این گیتار زیبا رو مامان مریم جون واست خریده قربونت بشم این تفنگ وعینک زیبا رو هم دوست خانوادگیمون آقا صدیقی بهت هدیه دادند این حیوانات زیبا وتفنگ قشنگ رو هم عمه خانم خوشگلت واست کادو خریدن این اسکوتر زیباو کلاه رو هم شوهر عمه بابایی عمو سعید بهت هدیه دادند حرف دل طاها جون: دست شما درد نکنه خیلی خیلی ممنونم  البته پسر گلم همیشه هر چیزی از کسی میگیره تشکر میکنه              قربون این پسم...
10 ارديبهشت 1391

سفارش طاطایی

پسر گلم عزیز دلم قربون اون قد وبالای خوشگلت بشم الان یه چند وقتیه که هر چیزی دلت میخواد به بابایی میگی واست بخره یه مدته که همش سفارش تفنگ میدی با اینکه داری بازم دلت تفنگ میخواد صبح که بابایی رو می بوسی وخداحافظی میکنی میگی بابا شب واسم تفنگ وپاستیل بخر من بخورم اینم بگم که هیچ وقت راضی نمیشی یه دونه از پاستیل هاتو کس دیگه ای بخوره چون واقعا دوست داری نوش جونت چشمون سیاهم اینم عکس تفنگیه که وقتی بابا بعد از ایام عید رفت سر کار اولین شب یعنی 14 فروردین واست خرید که خیلی خوشحال شدی                پلیس مامان  حرف دل طاها......... ممنونم بابا...
3 ارديبهشت 1391

اولین عکسهای سال 1391

طاها وسفره هفت سین آخرین خواب خوش سال 90   زائر کوچولوی پهنه کلا طاها در پارک شهید زارع موش کوچولوی خونمون   شکا رچی کوچولو شیطونک خندونم   عروسک زیبای مامان خوش خنده مامان کوشمولوی خوشمزه اینجا هم بابای گلم موهامو کوتاه کرده وای چه خوشگل وخوردنی شدم  عزیز دلم و  آقاخرسه قربون ریختت بشم مامانی فدای اون نگاهات بشم عروسکم وای توپ بازی چه حالی داد اسب سواری هم مزه داد   قربون اون صورت گردت بشم مامانی   ...
3 ارديبهشت 1391

عیدت مبارک بهترینم

با سلام و تبریک بهاروسال نو(البته با  یه کم تاخیر) پسر گلم، طاهای پاکم،مرد کوچولوی دوست داشتنی من سومین بهار عمرت مبارک نفس مامانی امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی در انتظارت باشه.امسال اولین سالیه که عید برای عزیز دلم مفهوم پیدا کرده بود تازه متوجه تغییر و تحولات اطرافش شده بود تازه مفهوم سفره هفت سین و به قول خودش ماهی خانم و تخم مرغ  رنگی رودرک کرده بود و چقدر براش جذاب و زیبا بود و با چه ذوقی به من می گفت مامان می خوام تخم مرغ رنگ کنم ابرنگ هام رو بیار تا واست رنگشون کنم وچقدر آقا تر ودوست داشتنی تر شده  خلاصه مامانی یه روز میام ویه پست در مورد شیرین زبونی ...
2 ارديبهشت 1391
1